معنی bridge - پورتال رنگی
معنی bridge :
bridge = پل
مثال برای کلمه bridge :
We crossed over the bridge
ما از روی پل گذشتیم.
معانی دیگر کلمه bridge :
جسر / برآمدگی بینی / (دریانوردی) سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان و افسران قرار میگیرد / پل ساختن / اتصال دادن
معنی کلمات مشابه bridge :
bridgeable = قابل عبور یا پل زدن
bridgehead = پایگاه درکنار دریا / دفاع از قسمت عقب پل
bridgework = پل دندان مصنوعی / پل سازی
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)