معنی deal - پورتال رنگی
معنی deal :
deal = معامله
American English phonetic: /ˈdiːl/
British English phonetic: /diːl/
گذشته فعل Dealt = deal
قسمت سوم فعل Dealt = deal
مثال برای کلمه deal :
Let’s make a deal. I’ll help you today if you help me tomorrow
بیا معامله ای بکنیم. اگر فردا به من کمک کنی، من هم امروز کمکت خواهم کرد.
معانی دیگر کلمه deal :
معامله کردن / سر و کار داشتن با / (در بازی) توزیع کردن
معنی کلمات مشابه deal :
dealate = حشره بدون بال
dealated = بدون بال
dealation = بی بالی
dealer = دلال / دهنده ورق / فروشنده / معاملات چی
dealing = تقسیم (هدایا یا ورق بازی و غیره ) / مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی / خرید و فروش و معامله / طرز رفتار / رفتار / سر و کار داشتن
deallocate = بازستادن / آزاد کردن
deallocation = بازستانی / آزاد سازی
dealt = مقدار / اندازه / قدر / حد / معامله کردن / سر و کار داشتن با / توزیع کردن
(منبع: نرم افزار آموزش لغات زبان انگلیسی نارسیس، fastdic.com)