معنی deal - پورتال رنگی

لغات زبان انگلیسی ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ بدون دیدگاه

معنی deal :

deal = معامله


American English phonetic: /ˈdiːl/
British English phonetic: /diːl/


گذشته فعل Dealt = deal
قسمت سوم فعل Dealt = deal


مثال برای کلمه deal :

Let’s make a deal. I’ll help you today if you help me tomorrow

بیا معامله ای بکنیم. اگر فردا به من کمک کنی، من هم امروز کمکت خواهم کرد.


معانی دیگر کلمه deal :

معامله کردن / سر و کار داشتن با / (در بازی) توزیع کردن


معنی کلمات مشابه deal :

dealate = حشره بدون بال
dealated = بدون بال
dealation = بی بالی
dealer = دلال / دهنده ورق / فروشنده / معاملات چی
dealing = تقسیم (هدایا یا ورق بازی و غیره ) / مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی / خرید و فروش و معامله / طرز رفتار / رفتار / سر و کار داشتن
deallocate = بازستادن / آزاد کردن
deallocation = بازستانی / آزاد سازی
dealt = مقدار / اندازه / قدر / حد / معامله کردن / سر و کار داشتن با / توزیع کردن

 
معنی deal
(منبع: نرم افزار آموزش لغات زبان انگلیسی نارسیس، fastdic.com)

همچنین بخوانید:  معنی reflect
برچسب ها