معنی sell - پورتال رنگی
معنی sell
sell = فروختن
گذشته فعل sold = sell
قسمت سوم فعل sold = sell
مثال برای کلمه sell :
I decided to sell my car to Katy
تصمیم گرفتم ماشینم را به کِیتی بفروشم.
معانی دیگر کلمه sell :
فروش و معامله / به فروش رفتن
ترجمه و معنی کلمات مشابه sell
sell off = یکجا فروختن / ارزان فروختن / فروش یکجا و ارزان
sell out = تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته / یکجا فروختن / خیانت کردن
sellable = قابل فروش / فروختنی
seller = فروشنده
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)