معنی solar - پورتال رنگی

لغات زبان انگلیسی ۰۱ اسفند ۱۳۹۴ بدون دیدگاه

معنی solar

solar = خورشیدی


مثال برای کلمه solar :

Solar energy – energy that comes from the sun – can be used to heat homes, buildings, water, and to make electricity.

انرژی خورشیدی _ انرژی که از خورشید می آید _ می تواند برای گرم کردن خانه ها، ساختمان ها، آب و ایجاد برق استفاده شود.


معانی دیگر کلمه solar :

وابسته به خورشید


ترجمه و معنی کلمات مشابه solar

solar battery = ( برق ) باطری آفتابی
solar flare = جرقه خورشیدی / تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
solar house = گلخانه شیشه ای
solar system = منظومه شمسی
solarium = ساعت آفتابی / اتاق آفتاب رو / اطاق مریضخانه که در آن مریض حمام آفتاب می گیرد
solarization = تابش آفتاب
solarize = زیاد در آفتاب ماندن و خراب شدن / استفاده کردن از نور آفتاب / در معرض آفتاب قرار دادن

 
معنی solar
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)

همچنین بخوانید:  معنی pressure
برچسب ها