keen - پورتال رنگی
معنی کلمه keen
keen = تیز / حساس
مثال برای کلمه keen :
The butcher’s keen knife cut through the meat
چاقوی تیز قصاب داخل گوشت شد.
My cat has a keen sense of smell
گربه من حس بویایی قوی دارد.
Michael’s keen mind pleased all his teachers
ذهن مشتاق «مایکل» تمام معلمانش را خشنود کرد.
معانی دیگر کلمه keen :
مشتاق / شدید / برنده / علاقه مند / قوی / عمیق / حساس / تیزهوش