معنی control - پورتال رنگی
معنی control
control = کنترل کردن
مثال برای کلمه control :
We can have an active role in controlling global warming
ما می توانیم نقش فعالی در کنترل گرم شدن جهان داشته باشیم.
معانی دیگر کلمه control :
کنترل کردن / نظارت کردن / تنظیم کردن / بازرسی / بازبینی / کاربری
ترجمه و معنی کلمات مشابه control
control block = کنده کنترل
control card = کارت کنترل
control circuit = مدار کنترل
control computer = کامپیوتر کنترل
control console = پیشانه کنترل
control desk = میز کنترل
control flow = گردش کنترل / روند کنترل
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)
برچسب ها
active active به فارسی active ترجمه active معنی block block به فارسی block ترجمه block معنی Can can به فارسی can ترجمه can معنی card card به فارسی card ترجمه card معنی circuit circuit به فارسی computer computer به فارسی console console به فارسی control control block control block به فارسی control card control card به فارسی control card ترجمه control card معنی control circuit control circuit به فارسی control circuit ترجمه control circuit معنی control computer control computer به فارسی control computer ترجمه control computer معنی control console control console به فارسی control console ترجمه control console معنی control desk control desk به فارسی control flow control flow به فارسی control flow ترجمه control flow معنی control به فارسی control ترجمه control معنی controlling controlling به فارسی desk desk به فارسی flow flow به فارسی flow ترجمه flow معنی global global به فارسی global ترجمه global معنی role role به فارسی role ترجمه role معنی warming warming به فارسی بازبینی بازبینی به انگلیسی بازبینی چیست بازرسی بازرسی به انگلیسی بازرسی چیست پیشانه پیشانه به انگلیسی پیشانه چیست پیشانه کنترل پیشانه کنترل به انگلیسی ترجمه active ترجمه active به فارسی ترجمه block ترجمه block به فارسی ترجمه can به فارسی ترجمه card ترجمه card به فارسی ترجمه circuit ترجمه circuit به فارسی ترجمه computer ترجمه computer به فارسی ترجمه console ترجمه console به فارسی ترجمه control ترجمه control block ترجمه control block به فارسی ترجمه control card ترجمه control card به فارسی ترجمه control circuit ترجمه control circuit به فارسی ترجمه control computer ترجمه control computer به فارسی ترجمه control console ترجمه control console به فارسی ترجمه control desk ترجمه control desk به فارسی ترجمه control flow به فارسی ترجمه control به فارسی ترجمه controlling ترجمه controlling به فارسی ترجمه desk ترجمه desk به فارسی ترجمه flow ترجمه flow به فارسی ترجمه global ترجمه global به فارسی ترجمه role ترجمه role به فارسی ترجمه warming ترجمه warming به فارسی ترجمه بازبینی ترجمه بازبینی به انگلیسی ترجمه بازرسی ترجمه بازرسی به انگلیسی ترجمه پیشانه ترجمه پیشانه به انگلیسی ترجمه پیشانه کنترل به انگلیسی ترجمه تنظیم کردن به انگلیسی ترجمه توانستن به انگلیسی ترجمه جهان ترجمه جهان به انگلیسی ترجمه داشتن به انگلیسی ترجمه داشته باشیم به انگلیسی ترجمه روند به انگلیسی ترجمه روند کنترل ترجمه روند کنترل به انگلیسی ترجمه فعال ترجمه فعال به انگلیسی ترجمه کاربری ترجمه کاربری به انگلیسی ترجمه کارت کنترل ترجمه کارت کنترل به انگلیسی ترجمه کامپیوتر کنترل ترجمه کامپیوتر کنترل به انگلیسی ترجمه کنترل ترجمه کنترل به انگلیسی ترجمه کنترل کردن ترجمه کنترل کردن به انگلیسی ترجمه کنده کنترل ترجمه کنده کنترل به انگلیسی ترجمه گردش ترجمه گردش به انگلیسی ترجمه گردش کنترل ترجمه گردش کنترل به انگلیسی ترجمه گرم شدن به انگلیسی ترجمه ما می توانیم به انگلیسی ترجمه مدار ترجمه مدار به انگلیسی ترجمه مدار کنترل ترجمه مدار کنترل به انگلیسی ترجمه می توانیم ترجمه می توانیم به انگلیسی ترجمه میز ترجمه میز به انگلیسی ترجمه میز کنترل ترجمه میز کنترل به انگلیسی ترجمه نظارت کردن ترجمه نظارت کردن به انگلیسی ترجمه نقش ترجمه نقش به انگلیسی ترجمه نقش فعال به انگلیسی تلفظ صحیح control تنظیم کردن تنظیم کردن به انگلیسی تنظیم کردن چیست توانستن توانستن به انگلیسی جهان جهان به انگلیسی جهان چیست داشتن داشتن به انگلیسی داشتن چیست داشته باشیم داشته باشیم به انگلیسی روند روند به انگلیسی روند چیست روند کنترل روند کنترل به انگلیسی روند کنترل چیست فعال فعال به انگلیسی فعال چیست فعل تنظیم کردن فعل توانستن فعل داشتن فعل کنترل کردن فعل گرم شدن فعل نظارت کردن کاربری کاربری به انگلیسی کاربری چیست کارت کنترل کارت کنترل به انگلیسی کارت کنترل چیست کامپیوتر کنترل کامپیوتر کنترل به انگلیسی کامپیوتر کنترل چیست کلمه بازبینی کلمه پیشانه کلمه توانستن کلمه جهان کلمه روند کلمه فعال کلمه کاربری کلمه کنترل کلمه کنترل کردن کلمه گردش کلمه میز کلمه نقش کنترل کنترل به انگلیسی کنترل چیست کنترل کردن کنترل کردن به انگلیسی کنترل کردن چیست کنده کنترل کنده کنترل به انگلیسی کنده کنترل چیست گردش گردش به انگلیسی گردش چیست گردش کنترل گردش کنترل به انگلیسی گرم شدن گرم شدن به انگلیسی گرم شدن چیست لغت بازبینی لغت بازرسی لغت پیشانه لغت تنظیم کردن لغت توانستن لغت جهان لغت روند لغت فعال لغت کاربری لغت کنترل لغت کنترل کردن لغت گردش لغت مدار لغت میز لغت نظارت کردن لغت نقش ما می توانیم ما می توانیم به انگلیسی ما می توانیم نقش فعالی در کنترل گرم شدن جهان داشته باشیم مدار مدار به انگلیسی مدار چیست مدار کنترل مدار کنترل به انگلیسی مدار کنترل چیست معنی معنی active معنی active به فارسی معنی block معنی block به فارسی معنی can معنی can به فارسی معنی card معنی card به فارسی معنی circuit معنی circuit به فارسی معنی computer معنی computer به فارسی معنی console معنی console به فارسی معنی control معنی control block معنی control block به فارسی معنی control card معنی control card به فارسی معنی control circuit معنی control circuit به فارسی معنی control computer معنی control computer به فارسی معنی control console معنی control console به فارسی معنی control desk معنی control desk به فارسی معنی control flow به فارسی معنی control به فارسی معنی controlling معنی controlling به فارسی معنی desk معنی desk به فارسی معنی flow معنی flow به فارسی معنی global معنی global به فارسی معنی role معنی role به فارسی معنی warming معنی warming به فارسی معنی بازبینی معنی بازبینی به انگلیسی معنی بازرسی معنی بازرسی به انگلیسی معنی پیشانه معنی پیشانه به انگلیسی معنی پیشانه کنترل به انگلیسی معنی تنظیم کردن معنی تنظیم کردن به انگلیسی معنی توانستن معنی توانستن به انگلیسی معنی جهان معنی جهان به انگلیسی معنی داشتن معنی داشتن به انگلیسی معنی داشته باشیم معنی داشته باشیم به انگلیسی معنی روند معنی روند به انگلیسی معنی روند کنترل معنی روند کنترل به انگلیسی معنی فعال معنی فعال به انگلیسی معنی کاربری معنی کاربری به انگلیسی معنی کارت کنترل معنی کارت کنترل به انگلیسی معنی کامپیوتر کنترل معنی کامپیوتر کنترل به انگلیسی معنی کنترل معنی کنترل به انگلیسی معنی کنترل کردن معنی کنترل کردن به انگلیسی معنی کنده کنترل معنی کنده کنترل به انگلیسی معنی گردش معنی گردش به انگلیسی معنی گردش کنترل معنی گردش کنترل به انگلیسی معنی گرم شدن معنی گرم شدن به انگلیسی معنی ما می توانیم معنی ما می توانیم به انگلیسی معنی مدار معنی مدار به انگلیسی معنی مدار کنترل معنی مدار کنترل به انگلیسی معنی می توانیم معنی می توانیم به انگلیسی معنی میز معنی میز به انگلیسی معنی میز کنترل معنی میز کنترل به انگلیسی معنی نظارت کردن معنی نظارت کردن به انگلیسی معنی نقش معنی نقش به انگلیسی معنی نقش فعال معنی نقش فعال به انگلیسی می توانیم می توانیم به انگلیسی میز میز به انگلیسی میز چیست میز کنترل میز کنترل به انگلیسی میز کنترل چیست نظارت کردن نظارت کردن به انگلیسی نظارت کردن چیست نقش نقش به انگلیسی نقش چیست نقش فعال نقش فعال به انگلیسی واژه بازبینی واژه بازرسی واژه پیشانه واژه توانستن واژه جهان واژه روند واژه فعال واژه کاربری واژه کنترل واژه کنترل کردن واژه گردش واژه مدار واژه میز واژه نقش