معنی rock - پورتال رنگی
معنی rock
rock = صخره
مثال برای کلمه rock :
The ship hit the rocks and started to sink
کشتی به صخره ها برخورد کرد و شروع به غرق شدن کرد.
معانی دیگر کلمه rock :
تکان نوسانی دادن / جنباندن / نوسان کردن / سنگ / تخته سنگ یا صخره / سنگ خاره / جنبش / تکان
ترجمه و معنی کلمات مشابه rock
rock’n’roll (roll and rock) / rock and roll ( rollnrock) = رقص راک اند رول / رقص بحنبان و بچرخان
rock bass = (جانورشناسی) سنگ ماهی
rock bottom = کمترین و نازلترین قیمت / پائین ترین قسمت
rock brake = (گیاه شناسی) بسفایج معمولی
rock candy = نبات
rock cod = انواع ماهیانی که در آبهای سنگلاخ زندگی میکنند
rock garden = باغچه ای که با سنگ تزئین شده
rock oil = نفت
rock pigeon = (جانورشناسی) کبوتر کوهی
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)