floor - پورتال رنگی
معنی کلمه floor
floor = کف (اتاق و غیره)
مثال برای کلمه floor :
The children sat playing on the floor
بچه ها روی کف اتاق نشسته بودند و بازی می کردند
معانی دیگر کلمه floor :
کف / اشکوب / طبقه / کف اطاق / کف زمین / بستر (دره وغیره) / بزمین زدن / شکست دادن / کف سازی کردن
(منابع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)