جدا شدن از یک رابطه با کمترین سختی در سه گام اساسی - پورتال رنگی
چگونه میتوان با کمترین رنج ممکن از یک رابطه جدا شد
سه بخش:
آماده شدن برای جدایی
پایان دادن به رابطه و ورود به جامعه
قوی ماندن
جدایی میتواند فوق العاده سخت باشد، اما چندین چیز وجود دارد که شما میتوانید انجام دهید تا این روند برای شما و دیگرانی که برای شما مهم هستند، کمتر دردناک باشد. با انتخاب یک فضای آرام و خصوصی، زمانی را برای تامل کردن قبل از ملاقات با دیگران در نظر بگیرید. به دلایل جدایی خود و چیرهایی که از این رابطه یاد گرفتهاید فکر کنید. پس از جدایی دقت کنید و از خودتان مراقبت کنید و به یکدیگر فرصت بدهید تا التیام یابید.
بیشتر بخوانید:
بازگشت به رابطه تمام شده، بله یا خیر!
آموزش روشهای درمان افسردگی پس از جدایی
آموزش روشهای فراموش کردن یک رابطه عشقی
مرحله اول: آماده شدن برای جدایی
1- زمانی را برای ملاقات با شخص دیگری تنظیم کنید.
از آنها سوال کنید بزودی چه زمانی وقت آزاد برای صحبت کردن دارند. و یک تاریخ برای ملاقات رودررو با آنها انتخاب کنید. در اوایل ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشید، مثل اینکه هیچ زمان خوبی وجود ندارد. اما سعی کنید هر چه زودتر این کار را انجام دهید. این کار به شما کمک میکند تا از بروز دادن چیزهای دیگر که میتواند به شما و دیگران آسیب برساند اجتناب کنید.
در مورد زمانبندی نیز منطقی برخورد کنید، همانطور که میتوانید، سعی کنید از تعطیلات، روزهای تولد، سالگرد مرگ یک عزیز و یا رویدادهای شغلی مهم اجتناب کنید.
اگرچه ممکن است وسوسهانگیز باشد که با کسی از طریق تلفن قطع رابطه کنید یا احساس درد یا ناراحتی درشخصی ایجاد کنید. سعی کنید از این روش تا حد ممکن اجتناب کنید. هنگامی که با کسی ملاقات میکنید به آن فرد نشان میدهید که به او احترام میگذارید و به او توجه میکنید و این امر میتواند به شما در جلوگیری از ناسازگاری کمک کند. سعی کنید در مورد چگونگی رفتارتان با دیگران و نقش های معکوس (اگر نقش شما برعکس بود چطور دوست داشتید تا با شما رفتار میکردند ) فکر کنید.
2- یک فضای آرام و خصوصی را برای صحبت کردن انتخاب کنید.
اگر رابطهای هنوز وجود دارد و شما فقط چند هفته است که با یکدیگر به بیرون میروید، میتوانید جایی آرام و کم نور مثل کافیشاپ را انتخاب کنید. اگر شما یک رابطه بلندمدت را پایان میدهید، یک جای خصوصی مانند خانه خود و یا یک فضای طبیعی را انتخاب کنید.
از فضاهای شلوغ مانند: پارتیها و بارها اجتناب کنید.
برخی از فضاهای خالی و طبیعی خوب عبارتند از: پارکها و رستورانها.
اگر نگران امنیت خود هستید، یک مکان باز و عمومی را انتخاب کنید. شما همچنین میتوانید از یک دوست بخواهید در صورتی که به کمک نیاز دارید در کنار شما باشد.
3- زمانی را صرف فکر کردن به روابطتان و برنامه ریزی برای آنچه که میخواهید بگویید اختصاص دهید.
فکر کنید که چرا میخواهید جدا شوید و چگونه میتوانید آن را با شخص دیگری بیان کنید. در مورد آنچه که از این رابطه آموختهاید، چه در مورد خودتان و چه در مورد خواستهها و ناسازگاریهای خودتان و چه در مورد روابط کاری، تامل کنید.
تامل بهترین راه برای پردازش احساسات شما و آماده شدن برای قطع رابطه است، به جای اینکه بدون فکر به این طرف و آن طرف بروید در یک مقوله متمرکز شوید.
به عنوان مثال، ممکن است یکی از دلایل جدایی شما به این خاطر باشد که شریک زندگی شما فردی بیخیال یا حسود باشد. و این موضوع در ذهن شما این جرقه را ایجاد میکند که دیگر احساس نزدیکی به یکدیگر نداشته باشید و یا شاید ایدههای شما در مورد پول، خانواده و یا مذهب ناسازگار باشد.
مرحله دوم: پایان دادن به رابطه و ورود به جامعه
1-به جای آنکه فرد را نادیده بگیرید، علت جدایی را برایش روشن کنید.
اگر چه دوری از افراد و تنها نادیده گرفتن فرد در رابطه ممکن است وسوسهانگیز باشد، اما این روش میتواند برای شریک شما حتی دردناکتر و گیج کنندهتر باشد. وقت خود را صرف صحبتکردن با او کنید و به آن شخص بگویید که میخواهید از وی جدا شوید. در این لحظه ممکن است فرد احساس ناخوشایند یا دردناکی داشته باشد اما در نهایت واضح است که پایان دادن به رابطهها بهتر از ادامه دادن آن در دراز مدت است.
زمانی که تصمیم نهایی به جدایی دارید و تماسهای فرد را پاسخ نمی دهید و یا از لحاظ فیزیکی و جسمی از او دوری میکنید، آن فرد به این فکر میکند که دلیل شما برای این کار چیست؟ به جای اقدام به دوری، ممکن است نیاز به گفتگوی جدی در مورد پایان دادن به رابطه داشته باشید.
2- دلایل منطقی برای اینکه چرا میخواهید جدا شوید ارایه دهید.
زمانی را مشخص کنید و به او توضیح دهید که ادامه این رابطه به صلاح نمی باشد. ممکن است ظالمانه و کمی سخت به نظر برسد اما اگر شما این کار را با مهربانی انجام دهید، منطق می تواند به فرد کمک کند که به راحتی با این جدایی برخورد کند و خود را با آن هماهمگ کند.
به عنوان مثال، میتوان گفت: “من عاشق گذراندن وقت با شما هستم، اما در نهایت، من میخواهم روزی ازدواج کنم. من میدانم که شما به ازدواج اعتقاد ندارید، بنابراین فکر میکنم بهتر است اکنون همه چیز را دهیم”.
اگر دلیل مشخصی نداشته باشید، سعی کنید دلایل خود را در این رابطه به عنوان یک موضوع مطرح کنید. به عنوان مثال، میتوان گفت: “به نظر میرسد ما اکنون اهداف بسیار متفاوتی داریم” یا “ارزش های ما با یکدیگر مطابقت ندارد”.
3- بگذارید آنها بدانند که شما در رابطه قدردان چه چیزهایی بودهاید.
در این مرحله، احتمالا طرف دیگر شما احساس ناامیدی و ناراحتی میکند. سعی کنید تجربیات مثبت خود را به یاد داشته باشید و به اشتراک بگذارید. به آنها بگویید قدردان زمانهایی هستید که در کنارشان بوده اید. مانند تجربیاتی که هر دو داشته اید و یا چیزهایی که در مورد خودتان فرا گرفتهاید.
شما میتوانید بگویید “من خیلی خوشحالم که شما را ملاقات کردم. به خاطر شما، من آموختهام که چگونه با دیگران روبهرو شوم یا من برای زمانهایی که کنار یکدیگر بودیم، بسیار سپاسگزارم و هرگز آنرا فراموش نخواهم کرد. “
اگر به مدت خیلی طولانی با یکدیگر در رابطه بوده اید، میتوانید یکی از ویژگیهای شخصیتی آنها را ذکر کنید و از آنها قدردانی کنید. برای مثال، میتوانید بگویید: “حس مثبت اندیشی شما به من نشان داد که آن ویژگی را در دیگران ارزیابی کنم.”
4- احساسات خود را به شیوه منطقی بیان کنید.
آنچه که نیاز به گفتنش را دارید، مطرح کنید تا از حمل بار عاطفی خودداری کنید. اگر احساسات منفی به شما روی آورد، لحظه ای مکث کنید و چند نفس عمیق بکشید و سپس دوباره به آن مقوله ادامه دهید.
5- از “زبان من(شخص اول)” برای توضیح دادن احساسات خود بدون سرزنش کردن استفاده کنید.
هنگامی که شما سعی میکنید تا علت جدایی را توضیح دهید که چرا شما میخواهید به این رابطه پایان دهید، فرد احساس میکند مورد حمله قرار گرفته است و یا برای ایجاد مشکلات در رابطه، خود را مقصر می داند. استفاده از “من” میتواند به کاهش این احساس و این که طرز فکر شما در این مساله چگونه است، کمک میکند و نشان میدهد که شما تنها آن فرد را مورد خطاب قرار نمیدهید.
به عنوان مثال، به جای آنکه بگویید:” شما هرگز با من در ضیافت شام خانوادگی شرکت نمیکردید”، سعی کنید بگویید: ” من احساس تنهایی و ناامیدی میکردم وقتی که مجبور میشدم به تنهایی به شام خانوادگی بروم”.
6- اگر قصد دارد تا شما را متقاعد کند که با هم بمانید،
آرام ولی محکم باشید. به جای اینکه گفتگو تبدیل به یک بحث طولانی مدت نشود، فقط به آنها بگویید: “من متاسفم، اما این تصمیمی است که گرفتهام و باید انجام شود”. اگر آنها به تصمیم شما احترام نمیگذارند و همچنان به شما فشار میآورند، به آنها مودبانه بگویید که تصمیم شما نهایی است و سپس فرد را ترک کنید.
مرحله سوم: قوی ماندن
1- احساس گناه نکنید.
از بین بردن رابطه زمانی که فایدهای ندارد، چیزی نیست که درشما احساس گناه ایجاد کند. در واقع، این نوعی مراقبت از خود است. شما همچنین میتوانید مهربانی و شفقت خود را به دیگران نشان دهید. این احتمال وجود دارد که آنها از مسایل مشابهی که شما از آن آگاه هستید، مطلع باشند. اما آنها نمیتوانند خودشان را قانع کنند که این کار را انجام دهند.
2- چند ماه پس از جدایی با شریک سابق خود تماس نگیرید.
سعی کنید حداقل چند ماه به خودتان زمان بدهید تا قبل از به نتیجهی کامل رسیدن، بتوانید فرایند را پردازش کنید. این بدان معنی است که آنها را از طریق ذهنیت خود ازجمله قطع کردن ارتباطات از طریق رسانه های اجتماعی، ارسال پیام کوتاه، فراخوانی و یا تعاملات چهره به چهره از بین ببرید. این نکته در زمان جدایی ضروری است و در بلند مدت برای هر دوی شما مفید خواهد بود.
این ممکن است به معنی حذف شماره فرد و حذف عکسهای دو نفره از تلفن باشد.
اگر شما ظاهرا در مورد ظالمانه بودن یا سردی این کار نگران هستید، بگذارید شخص بداند که این چیزی است که شما پس از جدایی به آن نیاز دارید.
3- از خودتان مراقب کنید و خودتان را درمان کنید.
حتی اگر شما یکی از اعضای گروه هستید، احتمالا برای شما نیز دردناک خواهد بود. به یاد داشته باشید زمان خود را صرف غصه خوردن نکنید و به تغییر بپردازید. تمرکز بر فعالیتهای مراقبت از خود و انجام کارهایی که از آن لذت میبرید، مانند صرف وقت با دوستان و خانواده، رفتن به طبیعت، ورزش کردن، حمام کردن و مطالعه را انجام دهید.
برای اینکه احساس بهتری داشته باشید به الکل و مواد مخدر روی نیاورید. چون در نهایت این چیزها روند التیام را سختتر میکند.