معنی express - پورتال رنگی

لغات زبان انگلیسی ۲۳ آذر ۱۳۹۴ بدون دیدگاه

معنی express

express = بیان کردن / ابراز کردن

مثال برای کلمه express :

Bil is not afraid to express his opinions

بیل برای بیان کردن نقطه نظراتش ترسی ندارد.

معانی دیگر کلمه express :

اظهار داشتن / ادا کردن / سریع السیر / صریح / روشن / سریع

ترجمه و معنی کلمات مشابه express

expression = بیان / تجلی / ابراز / کلمه بندی / سیما
expressionless = قیافه ناگویا
expressive = رسا / پرمعنی / حاکی / اشاره کننده / مشعر
expressly = صریحا / فورا
expressway = تندراه / شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر

(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com, a222.org)

همچنین بخوانید: معنی attract

برچسب ها afraid afraid به انگلیسی Bil is not afraid to express his opinions express express معنی expression expression معنی expressionless expressionless معنی expressionless معنی کلمه expressive expressive معنی expressive معنی کلمه expressly expressly معنی expressly معنی کلمه expressway expressway معنی expressway معنی کلمه not afraid not afraid معنی opinions opinions معنی opinions معنی کلمه ابراز ابراز به انگلیسی ابراز کردن ابراز کردن به انگلیسی ادا کردن ادا کردن به انگلیسی اشاره کننده اشاره کننده به انگلیسی اظهار داشتن اظهار داشتن به انگلیسی بیان بیان به انگلیسی بیان کردن بیان کردن به انگلیسی بیل برای بیان کردن نقطه نظراتش ترسی ندارد پرمعنی پرمعنی به انگلیسی تجلی تجلی به انگلیسی ترجمه و معنی کلمات مشابه express تندراه تندراه به انگلیسی حاکی حاکی به انگلیسی رسا رسا به انگلیسی روشن روشن به انگلیسی سریع سریع السیر سریع السیر به انگلیسی سریع به انگلیسی سیما سیما به انگلیسی شاهراه شاهراه به انگلیسی شاهراه معنی صریح صریح به انگلیسی صریحا صریحا به انگلیسی فورا فورا به انگلیسی قیافه قیافه به انگلیسی کلمه expressive کلمه بندی کلمه بندی به انگلیسی مثال برای کلمه express مشعر مشعر به انگلیسی معانی دیگر کلمه express معنی afraid معنی afraid به انگلیسی معنی express معنی expression معنی expressionless معنی expressly معنی expressway معنی not afraid معنی opinions معنی ابراز معنی ابراز به انگلیسی معنی ابراز کردن معنی ابراز کردن به انگلیسی معنی ادا کردن معنی ادا کردن به انگلیسی معنی اشاره کننده معنی اشاره کننده به انگلیسی معنی اظهار داشتن معنی اظهار داشتن به انگلیسی معنی بیان معنی بیان به انگلیسی معنی بیان کردن معنی بیان کردن به انگلیسی معنی پرمعنی معنی پرمعنی به انگلیسی معنی تجلی معنی تجلی به انگلیسی معنی تندراه معنی تندراه به انگلیسی معنی حاکی معنی حاکی به انگلیسی معنی رسا معنی رسا به انگلیسی معنی روشن معنی روشن به انگلیسی معنی سریع معنی سریع السیر معنی سریع السیر به انگلیسی معنی سریع به انگلیسی معنی سیما معنی سیما به انگلیسی معنی شاهراه به انگلیسی معنی صریح معنی صریح به انگلیسی معنی صریحا معنی صریحا به انگلیسی معنی فورا معنی فورا به انگلیسی معنی قیافه معنی قیافه به انگلیسی معنی کلمه express معنی کلمه expression معنی کلمه expressionless معنی کلمه expressive معنی کلمه expressly معنی کلمه expressway معنی کلمه بندی معنی کلمه بندی به انگلیسی معنی مشعر معنی مشعر به انگلیسی