روابط تحت تاثیر استرس هستند یا خیر؟ - پورتال رنگی
روابط تحت تاثیر استرس
آیا روابط بد و خراب، تحت تاثیر استرس تقویت و خوب شده یا خراب تر شده؟
حقیقت این است که شما افراد را تا وقتی که تحت تاثیر استرس قرار نگیرند، واقعا نمیشناسید. بعنوان یک شخصیت شناس که بر روی شخصیت و اختلالات شخصیتی مطالعه داشته ام و بعنوان روان درمانگری که بیشتر از 30 سال بر روی اختلالات تحقیق کرده ام، با این نتیجه موافق هستم. حوادث بد و دیگر ناخوشی های زندگی بطور زیادی استرس زا هستند. رسالت آنها این است که بهترین و بدترین مردم را پیدا کنند. اساسا این جهش فکری بزرگی نیست که حوادث ناخوش زندگی می تواند تاثیر عمیقی بر روابط داشته باشد؛ مشکل اینجاست که توافقی وجود ندارد بر روی اینکه چطور حوادث بد و علی الخصوص مصائب بر روی روابط تاثیر می گذارند. اجازه بدهید که یک اصلاحیه پیشنهاد کنم.
بیشتر بخوانید:
معرفی یک دوای ارزان برای رفع استرس
استرس جنسی چیست؟ + روش های مقابله
صاحب نظران مخالفند
اگر شما مجلات پژوهشگران و نظرات کارشناسان را در رابطه با تاثیر حوادث بد و ناگوار بر روی روابط مطالعه کرده باشید، نتایج متنوع و گسترده ای را کشف خواهید کرد. این طور به نظر میرسد که تمام کارشناسان با این موافق هستند که مصایب و دیگر ناخوشی های زندگی استرس زا هستند و تقریبا هر رابطه ای را دچار تنش و بحران می کنند. جدا از این، نتایج متفاوت اند.در اینجا یک نمونه داریم. ناخوشی ها ممکن است رابطه ها را ضعیف کند و به طلاق منجر شود. مورد مطالعاتی هاریکن هوگو (1989)، هاریکن اندرو (1992)، هاریکن کاترینا (2005) و هاریکن سندی (2012) بود. بعد از مطالعات هاریکن هاگو، هاریکن سندی گفت: حوادث روابط را در ازدواج ممکن است قوی تر کند. بعد از بمباران شهر اوکلاهوما (1995) و حملات تروریستی مرکز تجارت جهانی (2001)، آمار جدایی کاهش پیدا کرد. طلاق ها همچنین در برگن و نیو جرسی و لس انجلس کاهش پیدا کرد. اینها مناطقی بودند که شاید به طور مشابه تحت تاثیر وقایع مثل حملات تروریستی مرکز تجارت جهانی قرار گرفتند و آسیب دیدیند.
حوادث ناگوار طبیعی ممکن است طلاق ها را افزایش دهد. همانطور که بعد از هاریکن هوگو، هاریکن اندرو، هاریکن کاترینا و هاریکن سندی ذکر کردند. در حالی که براساس مشاهدات بمباران شهر اوکلاهوما و حملات تروریستی مرکز تجارت جهانی، اعمال خشونت های عمدی، طلاق را کاهش دادند.
در کوتاه مدت ناگواریی ها ممکن است رابطه ها را محکم کند، اما در طولانی مدت با توجه به آنالیز مسیر یک حادثه، این طور بیان شده است که رابطه را ضعیف می کند.
کوتاه مدت (هفته ها)، “مرحله حماسی و قهرمانانه” است که در آن دیده شده، افراد با کمک یکدیگر بر یک حادثه فایق می آیند. اما، ناچارا مرحله حماسی به “مرحله سرخوردگی” تبدیل می شود، جایی که محرومیت و غم، استرس های بعد از حادثه، خشم، خوردن داروهای بدون نسخه، و خشونت های خانوادگی می تواند پدیدار شود.این عکس العمل ها حتی به روابطی که عالی هم هستند، حمله می کنند. در این موارد، جایی که آمار طلاق بالا رفته، بعد از دو سال آنها مایلند که به روند، قبل از حادثه بازگردند، و در همان مناطق جغرافیایی، ازدواج می تواند در طول یک دوره دو ساله افزایش یابد. بنابراین صاحب نظران بر روی نوع موقعیت و زمان سنجی حادثه تمرکز می کنند تا مشخص کنند که حادثه چه تاثیری بر روی روابط گذاشته است. اما انجام چنین کاری، تا حدی تصویر پیچیده ای بر جای می گذارد. آنچه که در این برداشت نادیده گرفته شده، افراد هستند. این درست است که موقعیت ها بطور عظیمی رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می دهد، اما تنها تکیه بر شرایط به منظور پیش بینی رفتار ها، خیلی ساده است. گفته شده که حوادث بهترین و بدترین افراد را مشخص می کند. چطور ممکن است که هر دو امکان پذیر باشد؟ به جای پیش بینی تاثیرات روانی هر حادثه بر روی روابط، که با فرض تعاملات طبیعی و زمان سنجی حادثه می باشد، شاید یک دیدگاه مفید این باشد که افرادی را که واقعا درگیر رابطه اند، را وارد آن کنیم. چیز واضحی که شما نمی دانید و قبل تر آن را ذکر کردم،آن است که افراد را تحت تاثیر استرس نمی بینید. گات من و لونسون، مطالعات طولانی مدتی بر روی زوج ها انجام دادند.آنها متوجه شدند که زوج ها، سعی می کنند در رابطه شان تضاد و درگیری را رفع کنند و در سال های بعد آن را پیگیری کنند. الگوهایی آشکار شد، به آنها اجازه داد که بیش از 90% پیش بینی درستی داشته باشند که بیش از یک دهه بعد، زوج ها مایلند با هم بمانند و بعد طلاق بگیرند. تفاوت بین زوج های موفق و ناموفق در این است که تعادل و بالانسی در تعاملات مثبت و منفی در طول ناسازگاری دارند. “نسبت جادویی” 5 به 1 که برای هر یک از تعاملات منفی در طول ناسازگاری، 5 یا بیشتر از 5 تعامل مثبت وجود دارد. بنابراین واضح است که فقط شرایط نیستند بلکه افراد نیز دخیل اند.
بیشتر بخوانید:
آموزش آغاز یک رابطه شکست خورده
جدا شدن از یک رابطه با کمترین سختی در سه گام اساسی
برای حفظ رابطه چه چیزهایی باید به شریک زندگی تان بگویید
سندروم اثر تداوم
اکنون اثر و هنر تٶودر میلن مشهور بیان می شود. او نه تنها با این واقعیت که فرد تا تحت تاثیر استرس قرار نگیرد شناخته نمی شود، موافق بود، بلکه او حدس هایی زد درباره رفتار انسان ها تحت تاثیر استرس، و آنها را پیشنهاد داد. دیدگاهش را “سندروم تداوم ” نامید. او بسادگی توضیح داد: شخصی که در یک شرایط”نرمال” و معمول، شرایط کم استرس است، تحت تاثیر استرس به یک آدمک مجازی از نوع خودش تبدیل می شود. منظور از آدمک یک ورژن اغراق شده یا افراطی از نوع خودش می شود، بنابر این شخصی که بطور معمول ساکت وآرام و خجالتی است، ممکن است تحت تاثیر استرس، گوشه گیر شود. شخصی که بطور معمول مهربان و دلسوز است ممکن است تحت تاثیر استرس بیشتر از این شود. افراد قهرمان اغلب در حوادث به قهرمان واقعی و حقیقی تبدیل می شوند. فردی که بطور معمول پرخاشگر است، ممکن است به شخص بدزبان و خشن تبدیل شود؛ و شخص متزلزل به یک شخص خیلی حسود تبدیل شود. فردی که بطور معمول جزییات نگر است و مستعد نگرانی ممکن است به شخصی وسواسی و عقده ای تبدیل شود و فردی که با وفا و وظیفه شناس است احتمالا سخت گیر تر شود. زمانی که استرس فروکش می کند، چنین ویژگی های اغراق آمیز شده ای به حد اولیه خود باز می گردند. میلن، دو فاکتور را به این تغییر احساسات موقتی نسبت داد؛ اول: شخصیت دارای ابعادی است که با استرس، به آن ابعاد شخصیت، شدت می بخشد و دوم: استرس اغلب اثر تخریبی دارد. بسادگی می توان گفت: رفتار یک نفر تحت تاثیر استرس احتمالا گرایش به اعمال بدون اراده و بدون در نظر گرفتن پیامد های آن وضعیت می باشد.
نجات روابط در معرض خطر
کلید نجات روابطی که دچار سختی یا حتی یک حادثه شده باشد، در دو مرحله بیان می شود. اول، درباره ماهیت رویداد و اینکه سم پنهانی آن چگونه عمل می کند، فکر می شود. ما معتقدیم که حوادثی که ساخته دست بشرند، علی الخصوص خشونت، ممکن است افراد را در کنار یکدیگر نگه دارد و سبب افزایش پیوستگی آنها شود؛ به این علت که برای حمایت نیاز به درک شدن دارند. هنگامی که تهدیدی نیست، روابط دچار تخریب می شوند.
مرگ یا آسیب دیدن بچه ها منجر به سم روانی می شودو روابط را تحت فشار قرار می دهد؛ رویدادهای خاد و بحران ها، بیشتر از بلایای مخرب مثل سیل، رفاه و خوشی را فرسوده می کنند؛ چون افراد در آن شرایط گیر می کنند و حس نا امیدی را تجربه می کنند.
وقایع پیش بینی نشده از وقایع پیش بینی شده زهراگین تر هستند؛ چون هر شخص مسول خودش است و قرار نیست خود را برای بی نظمی آماده کند.
حوادثی که در آن حسی از خیانت وجود دارد، که اعتماد بین افراد را مخدوش می کند، بسیار به لحاظ روانی سمی اند چرا که در آینده فرد به سختی به دیگران اعتماد می کند.
این عوامل محیطی به اندازه کافی استرس زا هستند، آنها را به تنهایی به دوش نکشید.
به خاطر داشته باشید سمی بودن شرایط، برخی از عکس العمل های افراد را تعیین می کند.برخی از عکس العمل ها رفتار شماست نه خود شخصیت شما.
دوم: به خاطر داشته باشید که سندروم اثر تداوم، بعنوان مکانیسم کنار آمدن با شرایط پدیدار می شود تا افراد از خودشان در مقابل احساس بیچارگی و عدم کنترل محافظت کنند. افراد شروع می کنند ورژن شبه آدمک خودشان را نمایش می دهند چرا که آن چیزی است که بهترین شکلی از وجود خودشان است. این یک مکانیسم دفاعی است. برای جلوگیری از تمایل این سندروم به برهم زدن یک رابطه، موارد زیر را در نظر بگیرید:
اگر امکان دارد، هر نوع تغییری را در رابطه یا زندگی را به تعویق بیاندازید تا آب ها از آسیاب بیوفتد و شرایط آرام شود.
اثرات سندروم تداوم، موقتی هستند.
شناخت سریع و به موقع آنها به وسیله هر دو طرف، می تواند حالتشان را عوَض کند.
شناخت آنها به عنوان مکانیزم دفاعی ممکن است منجر به سلامتی بیشتر و راه های همکاری با یکدیگر و مقابله با استرس در شرایط بحرانی و حتی در حوادث شود. در نهایت، بهترین پیشگویی در رابطه با انعطاف پذیری انسان، به یاد آوردن حمایت نزدیکانتان از شماست.
بیشتر بخوانید:
غلبه بر استرس به سبک افراد موفق
گامهای چهارگانه: از استرس تا موفقیت
معرفی یک دوای ارزان برای رفع استرس
رابطه کمبود منزیم و استرس را می دانید؟
استرس جنسی چیست؟ + روش های مقابله
10 تله عاطفی که باعث استرس و اضطراب می شود