ناگفته هایی از خالکوبی و تتو - پورتال رنگی
ناگفته هایی از خالکوبی و تتو
بعضی از مردم دیوانه وار شیفته تاتو و یا همان خال کوبی هستند. تاتو کردن بدن باعث می شود انسان به یک بوم نقاشی تبدیل شود.ما مشتاق بودیم که بدانیم چه چیزی مردم را به این تغیر مدل ها سوق داده است.
ما با دو نفر، هنگامی که در خیابان مشغول پیاده روی بودند صحبت کردیم به خاطر وسواس فکریشان نسبت به هنر های بدنی(خالکوبی و …). بدن رژینا پر از خالکوبی است. سام هم خیلی زیاد سوراخ در بدن خود ایجاد کرده.پاسخ آن ها چیست و زندگی در دنیا با پوست آن ها چگونه است؟
وقتی شما به یک بوم نقاشی زنده تبدیل می شوید:
چرا شما انقدر تغییرات در بدن خود ایجاد کردید؟
رژینا: من همیشه خالکوبی ها را دوست داشتم.من یک هنرمند هستم پس این شایسته است.من قصد نداشتم که خیلی تاتو داشته باشم ولی گرفتار شدم.
سام: وقتی من جوان تر بودم به موزیک های علاقه پیدا کردم و موزیسین ها(آهنگ ساز ها) تتو داشتند. موزیک مانند خط زندگی من بود و اون آدم ها مانند الگوی من بودند. من سوراخی که در لب جا می دهند به عنوان لب زیور را در سن 16 سالگی انجام دادم و تا به حال پشیمان نشده ام.
چه چیزی از هنرهای بدنی آموخته اید؟
رژینا: مشکلی نیست که آدم متفاوت باشد.
سام: من از برجسته بودن واهمه ای ندارم. هر زمانی که به مکانی جدید می روم همیشه چیزی برای گفتن به مردم دارم. بیشتر مردم آنقدرهم بد نیستند.
خانواده شما در رابطه با تاتو ها و خال کوبی ها چه فکری می کنند؟
رژینا: من واقعا با خانواده ام در این مورد صحبت نمی کنم. از زمانی هم که دوستانم با من آشنا شدند من به همین شکل بودم.
سام: خانواده من به هیچ وجه ناراحت نمی شوند.مادر من اولین تتو را برای من انجام داد.پدر بزرگ و مادربزرگ من متوجه این موضوع که چرا من تتو کرده ام نمی شوند ولی آن ها هم مشکلی با من ندارند.
چند تا تتو و خالکوبی دارید؟
رژینا: من 7 تا تتو و 37 تا خالکوی دارم.
سام: من 30 تا تتو دارم اما باز هم قصد انجام تتو دارم.
چه قدر برای هنر های بدنی خود وقت گذاشتید؟
رژینا: خیلی زیاد. اگر می خواهید تتوی خوبی داشته باشید حتما باید به یک تتوکار حرفه ای و هنرمند مراجعه کنید. هنرمند خالکوبی من برای یک ساعت کار، کمتر از 150 دلار انجام نمی دهد. هرچقدر رنگ و جزییات بیشتری داشته باشد گران تر هم می شود. هزینه تمام خالکوبی های من حدودا 20000 دلار شده است و هنوز هم چیز های زیادی است که می خواهم انجام دهم. به خاطر هزینه زیاد خالکوبی، من در طول یک سال فقط می توانم یک خالکوبی کوچک انجام دهم.
سام: من بخش های کوچکی از بدن را برای تاتو انتخاب کردم. هزینه سوراخ کردن گوش های من کمتر از 50 دلار شد. برای خالکوبی سه قسمت از پوست هم 150 دلار پرداخت کردم. در حقیت هزینه تاتو برای هر نقطه از بدن متفاوت است.
چه نوع شخصیتی را با تتوها و خالکوبی های تان می خواهید ابراز کنید؟
رژینا: من همیشه ناراضی هستم و این کمبود را روی بدنم انجام دهم. خالکوبی ها روش من برای نشان دادن هنر بر روی بدنم است.
سام: من برای شخصیت و یا هویت خاصی تتو انجام ندادم. من فقط دوست ندارم که شبیه افراد دیگر باشم.
آیا از جامعه طرد می شوید؟ آیا مردم با نگاه هایی عجیب و غریب شما را می نگرند و نظر می دهند؟
رژینا: من قطعا این نگاه ها را دریافت می کنم. اولین خالکوبی های من کوچک بودند و خیلی مشکل ایجاد نمی کرد ولی یک بار که روی گردنم خالکوبی کردم مردم شروع به زل زدن به من کردند. قطعا مردم گاهی اوقات چیزهایی می گویند. همین امروز یک خانم شیشه ماشین خود را پایین آورد و با فریاد گفت که من یک تندیسم که باید به کلیسا بروم.
سام: تتوهای روی صورتم و سرم طبق استانداردها تا حدی افراطی هستند. مردم ممکن است به من خیره شوند ولی این نتوانسته است مرا از ادامه دادن به کاری که می خواهم باز دارد.
آیا این برای شما قابل قبول است که این هنر بدنی را در کار داشته باشید؟
رژِینا: خالکوبی ها بخشی از کار من هستند پس این خوب است. من می دانم که اگر می خواستم در دفتری کار کنم این برایم مشکل ساز بود.
سام: من یک آرایشگر در یک فروشگاه عجیب و غریب در مرکز شهر هستم و ظاهر من در آن مکان کاملا قابل قبول است.
آیا نیاز به پنهان کردن هنرهای بدن تان هستید؟
رژینا: این برای من سخت است که الان آن ها را پنهان کنم. ولی هنگامی که برای اولین بار پدر و مادر نامزدم را ملاقات کردم آن ها را پوشاندم. من می ترسیدم که از ظاهر من وحشت کنند.
سام: من دیگر نمی توانم آن ها را بپوشانم. سوراخ های بزرگی سرتاسر صورت من وجود دارند. وقتی آن ها را نپوشانم ظاهرم بهتر جلوه می کند. مردم باید مرا قبول کنند.
آیا آسیب هم دیدید؟ کدام یک از تتوها آسیب بیشتری داشت؟
رژینا: البته که آسیب دید. آیا تا به حال کسی یک سوزن را برای چند ساعت در پوست تان حفر کرده است؟ بالای پاهایم و قفسه سینه ام بد ترین آسیب ها را دیدند. حس می کردم که سوزن تمام مدت در حال ضربه زدن به استخوان هایم بود.
سام: سوراخ های نوک سینه ام بدترین آسیب را دیدند. رگه های آن بسیار آسیب دیدند. پوستم هم آسیب بدی دید. کاملا بد بود.
