شعر روز - پائیز 2 - پورتال رنگی
در حوالی باران
در شب اول پاییز که من
مست و دیوانه ی چشمان سیه پوش تو ام
چه هوای ملسی ست
در غروب تن تو
کاش
دستان پر از خواهش من
نخل اندام تو را می بویید
و تو در مزرعه ی سینه ی من
می خوابیدی
حرف چشمان تو در این شب عشق
مثل یک باغچه ی تازه نفس
می شکفد
و هوای پاییز
از تو می گیرد وام
هر چه زیبایی هست
در میان در و دشت
در طپش های دل پروانه
و اناری که بسرخی لب خامش تست
یک جهان راز نهفته است
که من آنرا از
پیچک باغچه ی دست پر از عاطفه ات
می شنوم …
( الف.م ) بانو
این شعر بر گرفته از کتاب در حوالی باران از خانم اشرف مومن زاده بوده و فقط حق انتشار در این وب سایت را دارد . لازم به ذکر است هر گونه کپب برداری از این شعر غیر قانونی بوده و در صورت تخلف پیگرد قانونی دارد .
انتشار فقط در شبکه های اجتماعی و با نام شاعر مجاز می باشد. با تشکر