معنی rain - پورتال رنگی

لغات زبان انگلیسی ۰۱ اسفند ۱۳۹۴ بدون دیدگاه

معنی rain

rain = باران باریدن


مثال برای کلمه rain :

It hardly rained at all last summer

تمام تابستان گذشته اصلا باران نبارید.


معانی دیگر کلمه rain :

باران / بارش / بارندگی / باریدن


ترجمه و معنی کلمات مشابه rain

rain forest = جنگل انبوه مناطق گرم و پر باران
rain gage = باران سنج / وسیله سنجش میزان بارندگی
rainbow = رنگین کمان / قوس و قزح / بصورت رنگین کمان در آمدن
rainfall = بارندگی / بارش
rainmaking = ایجاد باران
rainproof = عایق باران / ضد باران کردن
rainspout = ناودان
rainsquall ( rainstorm) = باد و باران / باران شدید / باران توام با توفان

 
معنی rain
(منبع: فلش کارتهای لغات زبان عمومی، گسترش علوم پایه, fastdic.com)

همچنین بخوانید:  معنی under
برچسب ها